۱۳۸۸ خرداد ۱۶, شنبه

مفسد اقتصادی، درخور رحم وشفقت یا برخورد قاطعانه و شدت؟


نامه حضرت علی(ع) به فرمانداراهواز

به حضرت علی (ع) خبر می‌دهند "ابن هرمه" مامور حکومتی ناظر بر بازار اهواز، مرتکب خیانتی شده است و امام (ع) پس از اطلاع، به فرماندار خود در اهواز چنین می‌نویسند:
"هنگامی که نامه مرا خواندی، ابن هرمه را از نظارت بر بازار بر کنار دار و او را به مردم معرفی کن ، به زندانش افکن و آبرویش را بریز و به همه بخش‌های تابع اهواز بنویس که من اینگونه عقوبتی برای او معین کرده‌ام.
مبادا در مجازات او غفلت یا کوتاهی کنی که نزد خدا خوار می‌شوی و من به زشت‌ترین صورت ممکن تو را از کار بر کنار می‌کنم و خدا آن روز را نیاورد.
و چون روز جمعه رسید او را از زندان درآور و سی و پنج تازیانه به او بزن و در بازارش بگردان و هر کس گواهی آورد ابن هرمه از او چیزی ستانده او را با گواه قسم ده و مبلغ را از مال ابن هرمه بردار و به صاحب آن بپرداز و دوباره او را خوار و سرافکنده و بی آبرو به زندان بازگردان و پاهایش را در بند بگذار و تنها برای نماز باز کن. فقط اگر کسی برایش خوراک یا نوشیدنی یا پوشاک یا زیرانداز آورد به او برسان. و مگذار ملاقاتی داشته باشد تا مبادا پاسخگویی به محاکمه را به او یاد دهند و به آزاد شدن از زندان امیدوارش سازند. و اگر دانستی که کسی عذری به او آموخته است که به مسلمانی زیانی می‌رساند او را نیز تازیانه بزن و زندانی کن تا توبه کند.
شبها زندانیان را به فضای باز بیاور تا تفریح کنند جز ابن هرمه، مگر بترسی که بمیرد در این صورت او را نیز با دیگران به حیاط بیاور. و اگر دیدی هنوز طاقت تازیانه خوردن دارد پس از سی روز سی و پنج تازیانه دیگر به جز سی و پنج تازیانه نخستین به او بزن.
و برای من بنویس که درباره بازار (ونظارت بر آن) چه کردی و پس از این خائن چه کسی را برای نظارت برگزیدی. در ضمن حقوق ابن هرمه خائن را نیز قطع کن."

صراحت و قطعیت کلام مولا در حدی است که اطمینان دارم حجت را بر همه به غیر از "صم بکم عمی فهم لا یعقلون" تمام می کند، ضمن این‌که همه ما در روز‌های اخیر دیده وشنیده‌ایم که چه کسانی در راستای این شیوه عمل کرده وچه کسانی به آن تاخته‌اند بنابراین نیازی به توضیح نمی‌بینم.



هیچ نظری موجود نیست: