88/3/25
از روز 23 خرداد و از همان ساعات اول اعلام نتایج، دار و دسته موسوی با استفاده از زمینه سازیهای قبلی، مثل ایجاد انتظار پیروزی حتمی در طرفداران، امکان رخ دادن تقلب در شمارش آراء و اقدامات بعدی، مثل اجیر کردن چند هزار نفر برای ایجاد شورش و اعتراض و تحریک برخی طرفداران مردمی و جوان موسوی برای همراهی با آنها، به خیال خود سعی کردند و میکنند زمینه یک انقلاب مخملین یا رنگین را در ایران به وجود بیاورند.
انقلابهای رنگین به وسیله بنیادها و نهادهای به ظاهر غیر دولتی مثل بنیاد سوروس( که بنیانگذارش سوروس، یک صهیونیست آمریکایی است و چندی پیش هاله اسفندیاری و کیان تاجبخش و رامین جهانبگلو را برای زمینهسازی براندازی نرم راهی ایران کرده بود) برای از بین بردن موانع هژمونی آمریکا در جوامع پسا کمونیستی اروپای شرقی و مرکزی و آسیای مرکزی طراحی شدند. کشورهایی مثل چکسلواکی، صربستان، گرجستان، قرقیزستان و اوکراین. به طور مثال در گرجستان در طی رقابت انتخاباتی( درست مثل وضعیت فعلی انتخابات ریاست جمهوری دهم) بنیاد سوروس، پشتیبان انقلاب مخملین در گرجستان، از طریق انستیتو جامعه باز و با استفاده از افکارسنجی، پیروزی ائتلاف تروئیکا را از پیش اعلام کرد! اما بعد از اعلام نتایج ائتلاف برای گرجستان نو به پیروزی رسید. ائتلاف تروئیکا به نتایج اعتراض و دولت را به تقلب متهم کرد( درست مثل کاری که اصلاح طلبان یا همان "سبزها" در این دو سه روز انجام داده اند.) ائتلاف تروئیکا که به وسیله رسانههای آمریکایی و اروپایی حمایت میشد( باز هم دقیقا مشابه حمایت سرسخت BBC و CNN و... از موسوی) حامیان خود را به مبارزه منفی و نافرمانی مدنی فراخواندند( همان کاری که هم اکنون موسوی با صدور بیانیههای پی در پی انجام میدهد) و حدود 15 هزار نفر را در پایتخت و در مقابل ساختمانهای دولتی به مدت چند روز جمع کردند. معترضان به پلیس و ارتش گرجستان گل هدیه میکردند( درBBC فارسی و VOA دیدم که معترضان در حال ناز و نوازش و پناه دادن بعضی از نیروهای پلیس بودند. البته اگر اساسا این صحنهها ساختگی نباشند، چون دوستم در قزوین میگفت یکی از نیروهای پلیس را از بالای پل پایین انداخته و کشتهاند). در روز افتتاح پارلمان که شواردنادزه (رهبر ائتلاف برای گرجستان نو) در حال سخنرانی بود، مخالفان به رهبری ساکاشویلی وارد پارلمان و مانع تثبیت قدرت ائتلاف برای گرجستان نو شدند. شوارد نادزه استعفا کرد و انقلاب مخملین که به انقلاب گل رز معروف بود به پیروزی رسید.
تمام نشانههای چنین انقلابی درموضع گیریها و عکسالعملهای "سبز"های اصلاح طلب دیده میشود: حمایت های همه جانبه غرب از سبزها و شورشهای آنها، چه در حوزه رسانه و چه از طرف سیاستمداران ارشد غربی، متهم کردن دولت به نا کارآمدی در همه حوزهها، تشکیک در سلامت انتخابات قبل از انجام آن، اعلام پیروزی قطعی قبل از انتخابات!!! عدم پذیرش نتایج اعلام شده بعد از انتخابات، در خواست ابطال آراء ( این یک مورد با مورد مشابه خود در گرجستان و دیگر کشورهای درگیر انقلاب رنگین کمی تفاوت دارد و تفاوت ان این است که در آن کشورها درخواست بازشماری آراء را داشتند. گویا اصلاح طلبان در این زمینه بسیار پیشرو عمل کردند و ابطال آراء را از اساس خواستار شدند! البته این دست آنها را رو میکند؛ آنها مطمئن هستند در صورت بازشماری آراء دوباره به همین نتیجه کنونی میرسیم. و این نکته را هم بگویم که کسانی که فریاد دموکراسی خواهیشان گوش فلک را کر کرده و مدعی مبارزه با دیکتاتوری هستند در حال حاضر به مستبدانه ترین شیوه در تلاش برای زیر پا گذاشتن نظر 25 میلیون ایرانی و جایگزینی آن با نظر 13 میلیون دیگر هستند که در جای خود به آن خواهم پرداخت). اعلام مبارزه منفی و نافرمانی مدنی، و به تعطیلی کشاندن ادارات( که موسوی از مخالفان خواسته روز سهشنبه آن را اجرا کنند و من مطمئن هستم اجرا نخواهد شد چون اولا تعداد مخالفان در قیاس با موافقان بسیار کمتراز آن است که عدم حضورشان منجر به تعطیلی ادارات شود، ضمن اینکه مخالفانی که من آنهارا از نزدیک میشناسم و دوستان و آشنایان من هستند تمایلی به شرکت در این اغتشاشات ندارند و این افراد ذی نفع و paidهستند که این آشوبها را شکل میدهند، البته منکر این نیستم که در چنین مواردی تعدادی افراد جوگیر و بعضی جوانان پر شور و حرارت به جمع آنها میپیوندند).
من به صورت موردی تمام اتفاقاتی را که در جریان انقلاب گل رز گرجستان رخ داده بود بدون هیچ دخل و تصرفی با عملکرد "سبزها" مطابقت دادم وتنها اختلاف موجود استفاده از رنگ سبزتوسط "سبزها" به جای گل رز در گرجستان است. می توانید این موارد را با نمونههای مشابه دیگر مثل انقلاب نارنجی اوکراین، انقلاب لالهای قرقیزستان و ... مقایسه کنید و دریابید که حرکت امروز "سبزهای" ایران چیزی نیست جز تلاش برای به راه اندازی انقلاب رنگین.
اما...
اما نکته این است که اینجا ایران است، نه گرجستان، قرقیزستان، صربستان، چکسلواکی و اوکراین.
از روز 23 خرداد و از همان ساعات اول اعلام نتایج، دار و دسته موسوی با استفاده از زمینه سازیهای قبلی، مثل ایجاد انتظار پیروزی حتمی در طرفداران، امکان رخ دادن تقلب در شمارش آراء و اقدامات بعدی، مثل اجیر کردن چند هزار نفر برای ایجاد شورش و اعتراض و تحریک برخی طرفداران مردمی و جوان موسوی برای همراهی با آنها، به خیال خود سعی کردند و میکنند زمینه یک انقلاب مخملین یا رنگین را در ایران به وجود بیاورند.
انقلابهای رنگین به وسیله بنیادها و نهادهای به ظاهر غیر دولتی مثل بنیاد سوروس( که بنیانگذارش سوروس، یک صهیونیست آمریکایی است و چندی پیش هاله اسفندیاری و کیان تاجبخش و رامین جهانبگلو را برای زمینهسازی براندازی نرم راهی ایران کرده بود) برای از بین بردن موانع هژمونی آمریکا در جوامع پسا کمونیستی اروپای شرقی و مرکزی و آسیای مرکزی طراحی شدند. کشورهایی مثل چکسلواکی، صربستان، گرجستان، قرقیزستان و اوکراین. به طور مثال در گرجستان در طی رقابت انتخاباتی( درست مثل وضعیت فعلی انتخابات ریاست جمهوری دهم) بنیاد سوروس، پشتیبان انقلاب مخملین در گرجستان، از طریق انستیتو جامعه باز و با استفاده از افکارسنجی، پیروزی ائتلاف تروئیکا را از پیش اعلام کرد! اما بعد از اعلام نتایج ائتلاف برای گرجستان نو به پیروزی رسید. ائتلاف تروئیکا به نتایج اعتراض و دولت را به تقلب متهم کرد( درست مثل کاری که اصلاح طلبان یا همان "سبزها" در این دو سه روز انجام داده اند.) ائتلاف تروئیکا که به وسیله رسانههای آمریکایی و اروپایی حمایت میشد( باز هم دقیقا مشابه حمایت سرسخت BBC و CNN و... از موسوی) حامیان خود را به مبارزه منفی و نافرمانی مدنی فراخواندند( همان کاری که هم اکنون موسوی با صدور بیانیههای پی در پی انجام میدهد) و حدود 15 هزار نفر را در پایتخت و در مقابل ساختمانهای دولتی به مدت چند روز جمع کردند. معترضان به پلیس و ارتش گرجستان گل هدیه میکردند( درBBC فارسی و VOA دیدم که معترضان در حال ناز و نوازش و پناه دادن بعضی از نیروهای پلیس بودند. البته اگر اساسا این صحنهها ساختگی نباشند، چون دوستم در قزوین میگفت یکی از نیروهای پلیس را از بالای پل پایین انداخته و کشتهاند). در روز افتتاح پارلمان که شواردنادزه (رهبر ائتلاف برای گرجستان نو) در حال سخنرانی بود، مخالفان به رهبری ساکاشویلی وارد پارلمان و مانع تثبیت قدرت ائتلاف برای گرجستان نو شدند. شوارد نادزه استعفا کرد و انقلاب مخملین که به انقلاب گل رز معروف بود به پیروزی رسید.
تمام نشانههای چنین انقلابی درموضع گیریها و عکسالعملهای "سبز"های اصلاح طلب دیده میشود: حمایت های همه جانبه غرب از سبزها و شورشهای آنها، چه در حوزه رسانه و چه از طرف سیاستمداران ارشد غربی، متهم کردن دولت به نا کارآمدی در همه حوزهها، تشکیک در سلامت انتخابات قبل از انجام آن، اعلام پیروزی قطعی قبل از انتخابات!!! عدم پذیرش نتایج اعلام شده بعد از انتخابات، در خواست ابطال آراء ( این یک مورد با مورد مشابه خود در گرجستان و دیگر کشورهای درگیر انقلاب رنگین کمی تفاوت دارد و تفاوت ان این است که در آن کشورها درخواست بازشماری آراء را داشتند. گویا اصلاح طلبان در این زمینه بسیار پیشرو عمل کردند و ابطال آراء را از اساس خواستار شدند! البته این دست آنها را رو میکند؛ آنها مطمئن هستند در صورت بازشماری آراء دوباره به همین نتیجه کنونی میرسیم. و این نکته را هم بگویم که کسانی که فریاد دموکراسی خواهیشان گوش فلک را کر کرده و مدعی مبارزه با دیکتاتوری هستند در حال حاضر به مستبدانه ترین شیوه در تلاش برای زیر پا گذاشتن نظر 25 میلیون ایرانی و جایگزینی آن با نظر 13 میلیون دیگر هستند که در جای خود به آن خواهم پرداخت). اعلام مبارزه منفی و نافرمانی مدنی، و به تعطیلی کشاندن ادارات( که موسوی از مخالفان خواسته روز سهشنبه آن را اجرا کنند و من مطمئن هستم اجرا نخواهد شد چون اولا تعداد مخالفان در قیاس با موافقان بسیار کمتراز آن است که عدم حضورشان منجر به تعطیلی ادارات شود، ضمن اینکه مخالفانی که من آنهارا از نزدیک میشناسم و دوستان و آشنایان من هستند تمایلی به شرکت در این اغتشاشات ندارند و این افراد ذی نفع و paidهستند که این آشوبها را شکل میدهند، البته منکر این نیستم که در چنین مواردی تعدادی افراد جوگیر و بعضی جوانان پر شور و حرارت به جمع آنها میپیوندند).
من به صورت موردی تمام اتفاقاتی را که در جریان انقلاب گل رز گرجستان رخ داده بود بدون هیچ دخل و تصرفی با عملکرد "سبزها" مطابقت دادم وتنها اختلاف موجود استفاده از رنگ سبزتوسط "سبزها" به جای گل رز در گرجستان است. می توانید این موارد را با نمونههای مشابه دیگر مثل انقلاب نارنجی اوکراین، انقلاب لالهای قرقیزستان و ... مقایسه کنید و دریابید که حرکت امروز "سبزهای" ایران چیزی نیست جز تلاش برای به راه اندازی انقلاب رنگین.
اما...
اما نکته این است که اینجا ایران است، نه گرجستان، قرقیزستان، صربستان، چکسلواکی و اوکراین.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر