88/5/23
اخیرا فاطمه رجبی افاضات جدیدی نمودهاست که موجب دست دادن حالت تهوع به اینجانب گردید! او نامهای به رئیس جمهور نوشته و در آن احمدینژاد را نسبت به "فاجعه"ی عظیم حضور زنان در کابینه انذار داده است.
نکتهای که اینجا مطرح میشود این است که اولا رجبی اصولا سر پیاز است یا ته پیاز؟ و ثانیا چگونه است که خود او با وجود زن بودن ودر نتیجه (طبق تفکرات پوسیده و احمقانهی خودش) عجز در شرکت در امور مهم و اظهار نظر و تصمیم گیری به خودش اجازه میدهد دربارهی هر مسئلهای در این مملکت اظهار نظر کند و نامه بنگارد و انذار و تبشیر کند. البته پیداست که او دچار توهم متفاوت بودن از بقیه زنها و رسیدن به درجهی متعالی(!!!) مردانگی است. یکی ازهزاران بدبختی ما زنها این است که به محض شنیدن این جمله که" تو با بقیهی زنها فرق داری" یا " تو خودت یه پا مردی" زانو سست کرده و خود را در گروه " مخلوقات برتر"! میبینیم و از اینکه در نظر آنها دیگر زن محسوب نمیشویم به خود میبالیم. و آنوقت است که خود را محق میدانیم از حقوق ویژهای که مردان در طول تاریخ برای خود قائل شدهاند، برخوردار شویم، که یکی از این حقوق البته توهین وتحقیر زنان و پایمال کردن حقوق انسانی آنهاست. اینگونه است که رجبی بدون اینکه احساس کند نوک تیز پیکان توهینها و تحقیرهایش علیه زنان متوجه خود او نیز هست چشم میبندد و دهان باز میکند.
او در اثبات حقانیت مخالفتش با حضور زنان در عرصههای مهم به سخن امام صادق(ع) استناد میکند که: "در آخرالزمان زنان بر دولت و سلطنت و هرچيزی كه ميل به آن دارند، [احتمالاً مناصب و مدارك و...] غلبه يافته و مسلط میگردند". تا آنجا که من می دانم و در منابع مختلف دیدهام نشانههای ظهور لزوما منفی و کفرآمیز نیستند. یکی از نشانههای ظهوردر آخرالزمان انقلابی است که ویژگیهای آن بر ویژگیهای انقلاب ما منطبق است یا به میدان آمدن بزرگی که توصیفاتش ما را به یاد امام خمینی میاندازد؛ پس از نظر رجبی این هردو فاجعه و از مصادیق کفر و باطلند؟
دیگر اینکه چرا هروقت پای حقوق انسانی زنان به میان میآید واژهی هضم نشدهی"فمنیسم" جلوی چشمانمان ظاهر میشود؟ فورا انگ غربزدگی به این و آن میزنیم؟ یعنی از نظر احمقهایی مثل رجبی زنان ایرانی و مسلمان توانایی درک حقوق مسلم خود را ندارند؟ یعنی حتما یک زن غربی ـ که خود در این نظام مردسالارانهی حاکم بر دنیا گیج شده است و یک روز برای رسیدن به حقوقش اصرار بر شبیه شدن به مردان دارد و روز دیگر جبههای در مقابل مردان تشکیل میدهد که هیچ سازشی را با مردان برنمیتابد و ...ـ باید به زن ایرانی بگوید که انسان است نه اجاق گاز، ماشین لباسشویی و ظرفشویی،جارو و در نهایت ظرفی برای تخلیه اسپرم؟
رجبی! تو با آن اروپایی و آمریکایی که زن جوانی را برهنه میکنند و بر دهنش چسب میزنند و تصمیم میگیرند بند بیکینی استرینگش چقدر شل باشد تا در عکس زیباتر جلوه کند، هیچ فرقی نداری. میدانی چرا؟ چون از نظر آنها زن فکر و اندیشه ندارد وتنها جسمش به درد میخورد و اگر بتواند کاری انجام دهد فقط با همان جسم است، چیزی که فریاد بسیاری از فمنیستهای غرب را که تو فکر میکنی همهشان همجنسبازند، درآورده. این همان دیدگاه تو است با این تفاوت که آن جسم را تو به یک نفر منحصر میکنی و آنان به همه متعلق میدانند. وگرنه در اینکه زن فکر ندارد و نمی تواند در عرصهای جز خدمت رسانی به مردان آن هم فقط از طریق جسمانی، فعالیت کند، تو با آن غربی پلشت هیچ فرقی نداری.
تو هم مثل برلوسکونی فاسد ایتالیایی فکر میکنی که کابینهی زاپاترو،نخست وزیر اسپانیا را به دلیل غلبهی تعداد وزیران زن، آشپزخانه نامیده بود!
چه شده تو که زنی و طبق تعریف خودت بیمقدار، از سوی خدا و معصوم حکم صادر میکنی و برای اثبات اراجیفت از امام مایه میگذاری. امامی که میگوید(به نقل از وبلاگ نسل خمینی):
" خيال مي كنند اسلام آمده است كه فقط زن را خانه نشين كند. چرا با درس خواندن زن مخالف باشيم؟ چرا با كار كردن او مخالف باشيم؟ چرا زن نتواند كارهای دولتی انجام دهد؟ چرا با مسافرت كردن زن مخالفت كنيم؟ زن چون مرد در تمام اينها آزاد است‚ زن هرگز با مرد فرقي ندارد. آری در اسلام زن بايد حجاب داشته باشد ولی لازم نيست كه چادر باشد بلكه زن می تواند هر لباسی را كه حجابش را بوجود آورد اختيار كند."(صحيفه نور ج 4 ص103 )
لعنت بر تو و امثال تو که با این دروغها و اباطیل مردم را نسبت به اسلام و انقلاب و اصولگرایی و ... بدبین میکنید. این اسلام نیست. این اصولگرایی نیست. اصولگرا عدالتطلب است. اصولگرا مظهر مبارزه با ظلم است. اصولگرا مدافع مظلوم و مستضعف است و چه کسی مظلومتر و مستضعفتر از زن؟ در طول تاریخ همیشه گروهی بر گروه دیگر غالب بودهاند: گاهی شرق بر غرب، گاهی غرب بر شرق، گاهی مسلمانان بر غیر مسلمانان، گاهی غیر مسلمانان بر مسلمانان... اما همیشهی تاریخ و در همه جا از شرق گرفته تا غرب، زنان مظلومان و مغلوبان سلطهی مردان بودهاند که دلایل بسیاری دارد و من حتما در مطلب دیگری به آن خواهم پرداخت.
احمقانهتر اینکه بها دادن به زنان را به رفسنجانی و خاتمی نسبت دادهای. هرگز این دو موجود بیمقدار و منافق و هوادارانشان به زنان بها ندادهاند. میدانی" خانهی عفاف" چیست؟ همان " فاحشه خانه" دردیگر کشورها؛ در دوران خاتمی تا مرز تصویب در مجلس و اجرایی شدن پیش رفت. جایی که در آن " زنان بیبضاعت" که درآمدی ندارند تنفروشی کنند و در قبالش هم بیمه شوند و هم حقوق بگیرند. البته با شرایط کاملا اسلامی!!!!!!!!!!!!!! که تو و شوهر نفرت انگیزت که برای تصویب قانون حمایت از خانواده(بخوانید قانون حمایت از مردان شهوتران) از هیچ تلاشی فرو گذار نکردید، به آن سخت معتقدید: با صیغه!
در ضمن فائزه هاشمی هیچ وقت هیچ تلاشی در راستای احقاق حقوق زنان انجام نداده است مگر اینکه حق دوچرخه سواری را از حقوق اساسی هر انسانی تلقی کنیم! اصلا هاشمیها وقت پربهایشان را به این مسائل پیش پا افتاده اختصاص نمیدهند. وظایف حیاتی و خطیری مثل پر کردن جیبهای گشاد و پرناشدنی و از میان برداشتن موجودات بی ارزشی که سد راه انجام این وظیفهی خطیر هستند، بر عهدهی این خاندان است!
جالب اینکه زهرا اشراقی در مصاحبهای که مجلهی رویش با او و همسرش محمدرضا خاتمی انجام داده بود تاکید کرده بود که اصلاحطلبان از جمله شوهر خودش در مسائل زنان اصلا اصلاح طلب نیستند(شمارهی هفتم ماهنامهی رویش، اول خرداد 87)
راستی بگوعملکرد کدام دولتمرد همیشه بی نقص و کامل بوده که تو اینقدر اصرار داری همه وزیران و مشاوران مرد باشند چون به زعم تو عملکرد سازمان محیط زیست در طول ریاست زنان بر آن بد بوده است؟ هیچ فکر کردی اگر حضور زنان در همهجای دنیا پررنگتر ازآنچه اکنون میبینیم، بود شاید اندکی از این نکبتی که جهان را گرفته کاسته میشد؟ آیا تا به حال جهان چنین تجربهای داشته؟ مسلما نه. به زنان اجازهی حضور داده نمیشود مگر اینکه مردانه فکر و رفتار کنند. پس چگونه تو به این نتیجهی درخشان رسیدی که زنان "نمیتوانند"؟ با کدام شاهد و دلیل نتیجهی چیزی را که آزموده نشده اعلام میکنی؟ جان استوارت میل با وجود اینکه مرد بود و 2 قرن هم از تو عقبتر این را فهمید که: " تنها زمانی میتوانیم با تکیه بر شواهد تجربی دربارهی توانایی و خلاقیت زنان قضاوت کنیم که آنان مقدمات لازم برای نوآوری در این یا آن زمینه را کسب کرده باشند و از این نظر در موقعیتی همسان با مردان قرار داشته باشند." (انقیاد زنان/ جان استوارت میل/ ص 111)
نکتهی آخر اینکه اگر تو را فرستادهاند که احمدینژاد و اصولگرایی را به لجن بکشی بدان که دریا با نجاست کلام تو نجس نمیشود. این را به آنهایی که تورا فرستادهاند هم بگو.
پ.ن. کم نیستند مردان بزرگ که مایه ی آبرومندی مردانگی اند، همانطور که زنان بزرگ زنانگی را آبرو می بخشند. پس انتقاد من به مردانگی زیر سوال بردن چنین مردانی نیست.
نکتهای که اینجا مطرح میشود این است که اولا رجبی اصولا سر پیاز است یا ته پیاز؟ و ثانیا چگونه است که خود او با وجود زن بودن ودر نتیجه (طبق تفکرات پوسیده و احمقانهی خودش) عجز در شرکت در امور مهم و اظهار نظر و تصمیم گیری به خودش اجازه میدهد دربارهی هر مسئلهای در این مملکت اظهار نظر کند و نامه بنگارد و انذار و تبشیر کند. البته پیداست که او دچار توهم متفاوت بودن از بقیه زنها و رسیدن به درجهی متعالی(!!!) مردانگی است. یکی ازهزاران بدبختی ما زنها این است که به محض شنیدن این جمله که" تو با بقیهی زنها فرق داری" یا " تو خودت یه پا مردی" زانو سست کرده و خود را در گروه " مخلوقات برتر"! میبینیم و از اینکه در نظر آنها دیگر زن محسوب نمیشویم به خود میبالیم. و آنوقت است که خود را محق میدانیم از حقوق ویژهای که مردان در طول تاریخ برای خود قائل شدهاند، برخوردار شویم، که یکی از این حقوق البته توهین وتحقیر زنان و پایمال کردن حقوق انسانی آنهاست. اینگونه است که رجبی بدون اینکه احساس کند نوک تیز پیکان توهینها و تحقیرهایش علیه زنان متوجه خود او نیز هست چشم میبندد و دهان باز میکند.
او در اثبات حقانیت مخالفتش با حضور زنان در عرصههای مهم به سخن امام صادق(ع) استناد میکند که: "در آخرالزمان زنان بر دولت و سلطنت و هرچيزی كه ميل به آن دارند، [احتمالاً مناصب و مدارك و...] غلبه يافته و مسلط میگردند". تا آنجا که من می دانم و در منابع مختلف دیدهام نشانههای ظهور لزوما منفی و کفرآمیز نیستند. یکی از نشانههای ظهوردر آخرالزمان انقلابی است که ویژگیهای آن بر ویژگیهای انقلاب ما منطبق است یا به میدان آمدن بزرگی که توصیفاتش ما را به یاد امام خمینی میاندازد؛ پس از نظر رجبی این هردو فاجعه و از مصادیق کفر و باطلند؟
دیگر اینکه چرا هروقت پای حقوق انسانی زنان به میان میآید واژهی هضم نشدهی"فمنیسم" جلوی چشمانمان ظاهر میشود؟ فورا انگ غربزدگی به این و آن میزنیم؟ یعنی از نظر احمقهایی مثل رجبی زنان ایرانی و مسلمان توانایی درک حقوق مسلم خود را ندارند؟ یعنی حتما یک زن غربی ـ که خود در این نظام مردسالارانهی حاکم بر دنیا گیج شده است و یک روز برای رسیدن به حقوقش اصرار بر شبیه شدن به مردان دارد و روز دیگر جبههای در مقابل مردان تشکیل میدهد که هیچ سازشی را با مردان برنمیتابد و ...ـ باید به زن ایرانی بگوید که انسان است نه اجاق گاز، ماشین لباسشویی و ظرفشویی،جارو و در نهایت ظرفی برای تخلیه اسپرم؟
رجبی! تو با آن اروپایی و آمریکایی که زن جوانی را برهنه میکنند و بر دهنش چسب میزنند و تصمیم میگیرند بند بیکینی استرینگش چقدر شل باشد تا در عکس زیباتر جلوه کند، هیچ فرقی نداری. میدانی چرا؟ چون از نظر آنها زن فکر و اندیشه ندارد وتنها جسمش به درد میخورد و اگر بتواند کاری انجام دهد فقط با همان جسم است، چیزی که فریاد بسیاری از فمنیستهای غرب را که تو فکر میکنی همهشان همجنسبازند، درآورده. این همان دیدگاه تو است با این تفاوت که آن جسم را تو به یک نفر منحصر میکنی و آنان به همه متعلق میدانند. وگرنه در اینکه زن فکر ندارد و نمی تواند در عرصهای جز خدمت رسانی به مردان آن هم فقط از طریق جسمانی، فعالیت کند، تو با آن غربی پلشت هیچ فرقی نداری.
تو هم مثل برلوسکونی فاسد ایتالیایی فکر میکنی که کابینهی زاپاترو،نخست وزیر اسپانیا را به دلیل غلبهی تعداد وزیران زن، آشپزخانه نامیده بود!
چه شده تو که زنی و طبق تعریف خودت بیمقدار، از سوی خدا و معصوم حکم صادر میکنی و برای اثبات اراجیفت از امام مایه میگذاری. امامی که میگوید(به نقل از وبلاگ نسل خمینی):
" خيال مي كنند اسلام آمده است كه فقط زن را خانه نشين كند. چرا با درس خواندن زن مخالف باشيم؟ چرا با كار كردن او مخالف باشيم؟ چرا زن نتواند كارهای دولتی انجام دهد؟ چرا با مسافرت كردن زن مخالفت كنيم؟ زن چون مرد در تمام اينها آزاد است‚ زن هرگز با مرد فرقي ندارد. آری در اسلام زن بايد حجاب داشته باشد ولی لازم نيست كه چادر باشد بلكه زن می تواند هر لباسی را كه حجابش را بوجود آورد اختيار كند."(صحيفه نور ج 4 ص103 )
لعنت بر تو و امثال تو که با این دروغها و اباطیل مردم را نسبت به اسلام و انقلاب و اصولگرایی و ... بدبین میکنید. این اسلام نیست. این اصولگرایی نیست. اصولگرا عدالتطلب است. اصولگرا مظهر مبارزه با ظلم است. اصولگرا مدافع مظلوم و مستضعف است و چه کسی مظلومتر و مستضعفتر از زن؟ در طول تاریخ همیشه گروهی بر گروه دیگر غالب بودهاند: گاهی شرق بر غرب، گاهی غرب بر شرق، گاهی مسلمانان بر غیر مسلمانان، گاهی غیر مسلمانان بر مسلمانان... اما همیشهی تاریخ و در همه جا از شرق گرفته تا غرب، زنان مظلومان و مغلوبان سلطهی مردان بودهاند که دلایل بسیاری دارد و من حتما در مطلب دیگری به آن خواهم پرداخت.
احمقانهتر اینکه بها دادن به زنان را به رفسنجانی و خاتمی نسبت دادهای. هرگز این دو موجود بیمقدار و منافق و هوادارانشان به زنان بها ندادهاند. میدانی" خانهی عفاف" چیست؟ همان " فاحشه خانه" دردیگر کشورها؛ در دوران خاتمی تا مرز تصویب در مجلس و اجرایی شدن پیش رفت. جایی که در آن " زنان بیبضاعت" که درآمدی ندارند تنفروشی کنند و در قبالش هم بیمه شوند و هم حقوق بگیرند. البته با شرایط کاملا اسلامی!!!!!!!!!!!!!! که تو و شوهر نفرت انگیزت که برای تصویب قانون حمایت از خانواده(بخوانید قانون حمایت از مردان شهوتران) از هیچ تلاشی فرو گذار نکردید، به آن سخت معتقدید: با صیغه!
در ضمن فائزه هاشمی هیچ وقت هیچ تلاشی در راستای احقاق حقوق زنان انجام نداده است مگر اینکه حق دوچرخه سواری را از حقوق اساسی هر انسانی تلقی کنیم! اصلا هاشمیها وقت پربهایشان را به این مسائل پیش پا افتاده اختصاص نمیدهند. وظایف حیاتی و خطیری مثل پر کردن جیبهای گشاد و پرناشدنی و از میان برداشتن موجودات بی ارزشی که سد راه انجام این وظیفهی خطیر هستند، بر عهدهی این خاندان است!
جالب اینکه زهرا اشراقی در مصاحبهای که مجلهی رویش با او و همسرش محمدرضا خاتمی انجام داده بود تاکید کرده بود که اصلاحطلبان از جمله شوهر خودش در مسائل زنان اصلا اصلاح طلب نیستند(شمارهی هفتم ماهنامهی رویش، اول خرداد 87)
راستی بگوعملکرد کدام دولتمرد همیشه بی نقص و کامل بوده که تو اینقدر اصرار داری همه وزیران و مشاوران مرد باشند چون به زعم تو عملکرد سازمان محیط زیست در طول ریاست زنان بر آن بد بوده است؟ هیچ فکر کردی اگر حضور زنان در همهجای دنیا پررنگتر ازآنچه اکنون میبینیم، بود شاید اندکی از این نکبتی که جهان را گرفته کاسته میشد؟ آیا تا به حال جهان چنین تجربهای داشته؟ مسلما نه. به زنان اجازهی حضور داده نمیشود مگر اینکه مردانه فکر و رفتار کنند. پس چگونه تو به این نتیجهی درخشان رسیدی که زنان "نمیتوانند"؟ با کدام شاهد و دلیل نتیجهی چیزی را که آزموده نشده اعلام میکنی؟ جان استوارت میل با وجود اینکه مرد بود و 2 قرن هم از تو عقبتر این را فهمید که: " تنها زمانی میتوانیم با تکیه بر شواهد تجربی دربارهی توانایی و خلاقیت زنان قضاوت کنیم که آنان مقدمات لازم برای نوآوری در این یا آن زمینه را کسب کرده باشند و از این نظر در موقعیتی همسان با مردان قرار داشته باشند." (انقیاد زنان/ جان استوارت میل/ ص 111)
نکتهی آخر اینکه اگر تو را فرستادهاند که احمدینژاد و اصولگرایی را به لجن بکشی بدان که دریا با نجاست کلام تو نجس نمیشود. این را به آنهایی که تورا فرستادهاند هم بگو.
پ.ن. کم نیستند مردان بزرگ که مایه ی آبرومندی مردانگی اند، همانطور که زنان بزرگ زنانگی را آبرو می بخشند. پس انتقاد من به مردانگی زیر سوال بردن چنین مردانی نیست.
۱ نظر:
با همهی اینها من نکتهی مشترک قابل توجه میان شما و رجبی میبینم و آن بدهنی و فحاشی هر دوی شماست که اصولاً یک اپیدمی در میان اصولگرایان شده.
ارسال یک نظر