88/5/15
خواستگار مزاحم به زندان و تبعيد محكوم شد
گروه حوادث ـ ايران واشقاني فراهاني: مدير دبيرستان دخترانه كه از مزاحمتهاي دائمي پدر يكي از دانشآموزان به ستوه آمده بود، با مراجعه به دادسرا، شكايت كرد.
به گزارش خبرنگار ما، زن 44 ساله اي در دادسراي شهرري از مرد ميانسال به خاطر ايجاد مزاحمت در محل كارش و خدشهدار شدن موقعيت شغلياش شكايت كرد و خواستار پيگيري موضوع شد. خانم مدير به بازپرس شعبه دهم گفت: اوايل مهر 86 مردي به نام «مسعود» عضو انجمن اوليا و مربيان شد تا اين كه رفته رفته پي برد من مجرد هستم. بعد از آن به بهانه پيگيري برنامههاي انجمن و ارائه طرحها و ايدههاي جديد مدام در مدرسه حاضر ميشد و ساعتها در دفتر كارم مينشست. به طوري كه بعضي مواقع از شدت ناراحتي دفترم را ترك ميكردم و به اتاق دبيران ميرفتم. تا اين كه او به صورت علني و حضوري از من خواستگاري و تقاضاي ازدواج كرد. هرچه بياعتنايي و بيتوجهي ميكردم، فايدهاي نداشت و او سماجت ميكرد.
پس از مدتي متوجه شدم مرد مزاحم در مقابل مدرسه كمين كرده و پس از پايان ساعت كارم تعقيبم ميكند. در حالي كه به خاطر رفتارش ترسيده بودم، ناچار به طرح شكايت در كلانتري 131 شهرري شدم. وقتي او براي بازجويي به دادسرا احضار شد، تقاضاي بخشش كرد و قول داد ديگر مزاحم نشود كه تعهد اخلاقياش در پرونده قضايي موجود است.بدين ترتيب از پيگيري شكايتم منصرف شده و رضايت دادم. اما باز هم مزاحمتهاي بيوقفهاش ادامه يافت. با وجود اين كه داراي همسر و فرزند است بارها به مسئولان اداره و همكارانم مراجعه و ضمن ابراز علاقه شديد از من خواستگاري كرده است.حدود 3 سال است مزاحمتهاي او روزگارم را سياه كرده و نزد همه همكاران و اهالي محل سرافكنده شدهام. بنابراين بارديگر به قانون پناه آوردهام تا راهي براي رهايي از مزاحمتهاي اين مرد پيش رويم قرار دهد.بازپرس پرونده پس از شنيدن اظهارات خانم مدير از او خواست چند شاهد به دادسرا معرفي كند. در حالي كه همه شهود حرفهاي شاكي را تأييد كردند، متهم به دادسرا احضار شد.وي در دفاع از خود گفت: قبول دارم بيش از اندازه به مدرسه مراجعه كردهام اما به هيچ عنوان قصد مزاحمت ندارم و از خانم مدير هم تقاضاي ازدواج كردهام، حالا هم به خواستهام اصرار دارم.بدين ترتيب قرار مجرميت وي به اتهام ايجاد مزاحمت صادر و پرونده براي رسيدگي نهايي به دادگاه جزايي فرستاده شد.قاضي شعبه 102 شهرري به دليل آن كه متهم به تعهد اخلاقي خود در دادگاه توجهي نكرده و با تكرار مزاحمتهايش باعث آزار روحي، رواني خانم مدير شده بود وي را به 4 ماه زندان، 50 ضربه شلاق و 3 سال ممنوعيت از اقامت در تهران و حومه محكوم كرد.با اعتراض متهم به رأي دادگاه، پرونده در اختيار هيأت قضايي شعبه 42 دادگاه تجديدنظر استان تهران قرار گرفته تا حكم قطعي صادر شود.(روزنامهی ایران ، پنجشنبه، 88/5/15 )
گروه حوادث ـ ايران واشقاني فراهاني: مدير دبيرستان دخترانه كه از مزاحمتهاي دائمي پدر يكي از دانشآموزان به ستوه آمده بود، با مراجعه به دادسرا، شكايت كرد.
به گزارش خبرنگار ما، زن 44 ساله اي در دادسراي شهرري از مرد ميانسال به خاطر ايجاد مزاحمت در محل كارش و خدشهدار شدن موقعيت شغلياش شكايت كرد و خواستار پيگيري موضوع شد. خانم مدير به بازپرس شعبه دهم گفت: اوايل مهر 86 مردي به نام «مسعود» عضو انجمن اوليا و مربيان شد تا اين كه رفته رفته پي برد من مجرد هستم. بعد از آن به بهانه پيگيري برنامههاي انجمن و ارائه طرحها و ايدههاي جديد مدام در مدرسه حاضر ميشد و ساعتها در دفتر كارم مينشست. به طوري كه بعضي مواقع از شدت ناراحتي دفترم را ترك ميكردم و به اتاق دبيران ميرفتم. تا اين كه او به صورت علني و حضوري از من خواستگاري و تقاضاي ازدواج كرد. هرچه بياعتنايي و بيتوجهي ميكردم، فايدهاي نداشت و او سماجت ميكرد.
پس از مدتي متوجه شدم مرد مزاحم در مقابل مدرسه كمين كرده و پس از پايان ساعت كارم تعقيبم ميكند. در حالي كه به خاطر رفتارش ترسيده بودم، ناچار به طرح شكايت در كلانتري 131 شهرري شدم. وقتي او براي بازجويي به دادسرا احضار شد، تقاضاي بخشش كرد و قول داد ديگر مزاحم نشود كه تعهد اخلاقياش در پرونده قضايي موجود است.بدين ترتيب از پيگيري شكايتم منصرف شده و رضايت دادم. اما باز هم مزاحمتهاي بيوقفهاش ادامه يافت. با وجود اين كه داراي همسر و فرزند است بارها به مسئولان اداره و همكارانم مراجعه و ضمن ابراز علاقه شديد از من خواستگاري كرده است.حدود 3 سال است مزاحمتهاي او روزگارم را سياه كرده و نزد همه همكاران و اهالي محل سرافكنده شدهام. بنابراين بارديگر به قانون پناه آوردهام تا راهي براي رهايي از مزاحمتهاي اين مرد پيش رويم قرار دهد.بازپرس پرونده پس از شنيدن اظهارات خانم مدير از او خواست چند شاهد به دادسرا معرفي كند. در حالي كه همه شهود حرفهاي شاكي را تأييد كردند، متهم به دادسرا احضار شد.وي در دفاع از خود گفت: قبول دارم بيش از اندازه به مدرسه مراجعه كردهام اما به هيچ عنوان قصد مزاحمت ندارم و از خانم مدير هم تقاضاي ازدواج كردهام، حالا هم به خواستهام اصرار دارم.بدين ترتيب قرار مجرميت وي به اتهام ايجاد مزاحمت صادر و پرونده براي رسيدگي نهايي به دادگاه جزايي فرستاده شد.قاضي شعبه 102 شهرري به دليل آن كه متهم به تعهد اخلاقي خود در دادگاه توجهي نكرده و با تكرار مزاحمتهايش باعث آزار روحي، رواني خانم مدير شده بود وي را به 4 ماه زندان، 50 ضربه شلاق و 3 سال ممنوعيت از اقامت در تهران و حومه محكوم كرد.با اعتراض متهم به رأي دادگاه، پرونده در اختيار هيأت قضايي شعبه 42 دادگاه تجديدنظر استان تهران قرار گرفته تا حكم قطعي صادر شود.(روزنامهی ایران ، پنجشنبه، 88/5/15 )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر