دوشنبه گذشته (24 فروردین88)، دکتر گیویان نکته جالبی را مطرح کردند که درخور اندیشیدن بسیار است:
"در بسیاری موارد غیبت خود، خلق معنا می کند."
این مفهوم چندان ناآشنا نیست و در فرهنگ ما مضامین عرفانی، عاشقانه، دینی و... آفریده است. حافظ می گوید:
از دست غیبت تو شکایت نمی کنم / تا نیست غیبتی نبود لذت حضور
یعنی معنای حضور در گرو غیبت است و اگر غیبت نبود چه بسا حضور مفهوم و لذت خود را از دست میداد. فکر میکنم... ببخشید فکر نمیکنم بلکه واقعیت این است که این مبحث بسیار گسترده است و من قصد پرداختن به آن را ندارم. فقط با توجه به موضوع درس و کلاس که تحلیل انواع پیام های ارتباطی به ویژه آگهیها و تبلیغات است، به آگهی تبلیغاتی جالبی برخوردم که این مفهوم را با ذکاوت و ظرافت خاصی به کار گرفته بود؛ آگهی تبلیغاتی خطوط هوایی KLM هلند: شما قضاوت کنید، ما -که باید این مفهوم با گوشت و خونمان آمیخته باشد- تا به حال اینچنین زیرکانه که انسان غربی پوزیتیویست از این مفهوم انتزاعی استفاده کرده است، آن را به کار گرفتهایم؟
۱ نظر:
سلام
نمي دونم ما حق داريم معرفت و فهم و دانش را در گرو يك گروه خاص بدو نيم يا نه. بيشتر فكر مي كنم با اين موضوع مخالف باشم
در همان غرب كه بهش اشاره مي كنيد متفكران بسياري بوده اند كه به اين ظرائف اشاره كرده اند و اين ديدگاه ها را ترويج كرده اند، متفكران بزرگي مثل شلاير ماخر كه از پيشقراولان تاويل متون ديني در قرن نوزدهم بود و شاگردان بسياري هم داشت
اميدوارم كه ما هم به استفاده خودآگاهانه تر از سرمايه هاي فرهنگي بشري بپردازيم
ارسال یک نظر