۱۳۸۸ فروردین ۲۳, یکشنبه

خدا در غزلیات حافظ

واژه‌ها، این نشانگان قراردادی زبان، همواره بر دو گونه معنی، لغتنامه‌ای (Denotation) و تجربی (Connotation)، مشتمل هستند. در پس معنای ظاهری هر واژه که گویشوران یک زبان بر سر آن اتفاق کرده اند، معانی ضمنی و در عین حال ژرف‌تری از آن واژه به ذهن متبادر می شود. تفاوت این دو گونه معنی، به ویژه در شعر خود نمایی می کند. همچنین استفاده از بینا‌متنیت (Intertextuality) در اشعار،‌ معانی محدود متن مورد خوانش را به معانی گسترده‌تری که در آن متن وجود خارجی ندارند پیوند می زند. این درمورد اشعار خواجه حافظ شیرازی نیز صادق است. خواجه شیراز در به کارگیری واژگان با نظر به هر دو معنی استاد است؛ واژگان، ابیات و در نهایت غزل‌های حافظ در کنار معانی گویا و روشن ،حاوی پیام‌های ضمنی هستند که شاعر در سراسر غزل قصد کرده است. برای دانستن معانی لغتنامه‌ای باید دانش خود را از زبان فارسی و تا حد زیادی عربی بالا ببریم و برای دانستن معانی تجربه‌ای باید به فرهنگ ایرانی- اسلامی تسلط یا حداقل آشنایی داشته باشیم. رند، می، خرقه، سالوس، خدا، عشق و ... در اشعار حافظ واژگان کلیدی هستند که معانی و پیام‌های مشخصی دارند؛ من از این میان واژه "خدا" را مورد بررسی قرار می‌دهم (البته فعلا در سطح معانی ظاهری).

صرف‌نظر از رباعی‌ها، قطعه‌ها، مثنوی‌ها و قصیده‌ها، واژه خدا مجموعا 151 بار در 145 غزل حافظ تکرار شده است. با در نظر گرفتن معانی ظاهری این واژه در 145 غزل یاد شده، می‌توان آنها را به چهار دسته کلی تقسیم کرد:
1- در مفهوم پروردگار و مالک: 62 بار- 41.05٪
2- برای قسم یاد کردن: 50 بار -33.11٪
3- در مفهوم غایت مطلوب و محبوب: 22 بار - 14.56٪
4- موارد دیگر:17 بار - 11.25٪

برای هر یک از این کاربردها سه نمونه انتخاب کردم و به شناسایی کلید واژه‌ها، توصیف ابیات و تعیین جفت‌های متضاد(Binary opposition) (در صورت وجود) در آنها پرداختم:

1- پروردگار و مالک
ساقی بیا که از مدد بخت سازگار
کامی که خواستم ز خدا شد میسرم

کلید واژه‌ها: ساقی، بخت
توصیف بیت: ای ساقی برای شراب دادن به من بیا که آرزویی که از خدا طلبیدم برآورده شد.

چو پیر سالک عشقت به می حواله کند
بنوش و منتظر رحمت خدا می باش

کلید واژه‌ها: پیر، سالک، عشق، می،
توصیف بیت: وقتی مراد و راهنمای راه عشق، به تو دستور نوشیدن شراب می‌دهد، بنوش و از خداوند انتظار بخشایش داشته باش.

خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست
گشاد کار من اندر کرشمه‌های تو بست

کلید واژه‌ها: ابرو،کرشمه، کار
توصیف بیت: خداوندا از آن زمان که (با آفرینش تو) ابرویت را که موجب شادی دل می‌شود، ترسیم کرد، گشایش و حل مشکلات من را در گرو ناز و اشارات ابروی تو قرار داد.
جفت‌های متضاد: گشاد (گشایش) در مقابل بستن

2-قسم یاد کردن
به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز
که دعای صبحگاهی اثری کند شما را

کلید واژه‌ها: جرعه، سحرخیز، دعای صبحگاهی
توصیف بیت: تورا به خدا قسم می‌دهم که به حافظ که سحرگاهان برای دعا برمی خیزد اندکی شراب (عشق) بده، چون دعایی که صبحگاهان در حقت می‌کند مستجاب خواهد شد.

از بهر خدا زلف مپیرای که ما را
شب نیست که صد عربده با باد صبا نیست

کلید واژه‌ها: زلف، باد صبا
توصیف بیت: تو را به خداوند قسم موی خود را پیرایش نکن، که اگر کنی، من در تمام طول شب با باد جدال و فریاد خواهم داشت (از حسادت این که در موی تو پیچیده).

آن که بی جرم برنجید و به تیغم زد ورفت
بازش آرید خدا را که صفایی بکنیم

کلید واژه‌ها: جرم، تیغ، صفا
توصیف بیت: آن کس را که بدون هیچ گناهیازمن رنجید و مرا با شمشیر (عتاب) زد ترک گفت، بیاورید تا با هم آشتی کنیم.
جفت‌های متضاد: رفتن در مقابل بازآمدن، تیغ در مقابل صفا (صلح)

3-غایت مطلوب
سر خدا که عارف سالک به کس نگفت
در حیرتم که باده فروش از کجا شنید

واژه‌های کلیدی:سر، عارف، سالک، باده فروش
توصیف بیت: در تعجبم که راز خدا را که زاهد حاضر نیست علنی کند می‌فروش از کجا شنیده است.
جفت‌های متضاد: عارف سالک در مقابل باده فروش

یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر
کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی

کلید واژه‌ها: غریق، بحر
توصیف بیت:لحظه‌ای در دریای معرفت خدا غرق شو و تصور نکن که حتی تار مویی از تو تر می شود.

نشان اهل خدا عاشقی است با خود دار
که در مشایخ شهر این نشان نمی‌بینم

کلید واژه‌ها: عاشقی، مشایخ
توصیف بیت:نشانه بندگان خاص خدا عاشقی است پس عاشق باش که در زاهدان این شهر این نشانه وجود ندارد.
جفت‌های متضاد: اهل خدا در مقابل مشایخ

4-موارد دیگر
ز وصف حسن تو حافظ چگونه نطق زند
که همچو صنع خدایی ورای ادراکی

کلید واژه‌ها: حسن
توصیف بیت: حافظ چگونه زیبایی تو را توصیف کند، که زیبایی تو مانند (دیگر) کارهای خداوند غیر قابل توصیف است.

کلک مشاطه صنعش نکشد نقش مراد
هر که اقرار بدین حسن خداداد نکرد

کلید واژه‌ها: مشاطه، حسن
توصیف بیت: آفریدگار و آراینده جهان آفرینش آرزوی کسی را که به حسن خدادادی تو اعتراف نکند، برآورده نمی‌کند.

نصیب ماست بهشت ای خداشناس برو
که مستحق کرامت گناهکارانند

کلید واژه‌ها: بهشت، گناهکاران
توصیف بیت: ای عابد دور شو (و نصیحت نکن) که بهشت نصیب ما می‌شود، چون بخشایش خدا به گناهکاران تعلق می‌گیرد.
جفت‌های متضاد :خداشناس در مقابل گناهکاران


۳ نظر:

حمیده گفت...

بهناز جان از کامنتی که برام گذاشتی ممنون. آدرسم رو برات میذارم، من لینکت کردم.

گيويان گفت...

سلام
خدا رو شكر كه با قدمهاي تحقيق به بهار انديشه هاي شما نزديك و نزديكتر مي شويم.
لطفا اين را به همه دوستان ديگر هم بگوييد كه در اين فقره وبلگ نويسي هويت جمعي شما خيلي مهم است. هر كس كه به وبلاگ شما سر مي زند اين حق را دارد كه خيلي روشن بداند شما براي چي اين وبلاگ را راه انداخته ايد، و مي تواند توقع ديدن چه چيزهايي را داشته باشد. اين وبلاگها درواقع سياه مشق كلاس روش تحليل پيامهاي ارتباطي است و ...
اين قدم اول است
تا بعد

مهندس يحيي گفت...

سلام آبجي .
از نقطه نظرت ممنون .
در ضمن خوب ميدوني كه بوته مال آدمهاي خوديه ،
پس نقاديت جلو جمع آبرو خريدنه يا بردن ؟
سبز باشي .