88/6/19
ماه رمضان برای شیعه همیشه یادآور نام علی (ع) بوده است. چرا که ارزشمند ترین شبهای رمضان با ضربت خوردن و شهادت او همراه است. نمی شود شبزنده داری کنی و برای مظلومیت علی ودر واقع مظلومیت حقیقت و عدالت نگریی. نمیشود از خدا تمنایی داشته باشی و برای طلبش او را به علی سوگند ندهی. قرآن که بر سر میگیری انگار "ِبعَلی ٍ" را بلندتر و بیشتر از ته دل میگویی.
اما این حب، فقط از کانالهای معنوی و نامریی عالم که از لاهوت به ناسوت کشیده شده به دلهای ما راه یافته(شاید عدهای که ژست روشنفکری به خود میگیرند، نفوذ محبت انسانی را که قرنها پیش میزیسته و چندان نمیشناسیش، غیر ممکن و حتی مسخره بدانند. اما به آنها توصیه میکنم اگر دچار چنین احساسی شدند حتماً به یاد امواج مثبت ومنفیـ که تقریبا هر ده جمله یکبار در حرفهایشان تکرار میشودـ بیافتند تا زیاد تعجب نکنند!) و با شناخت دقیقی همراه نیست. این که بگوییم مردم باید برای شناخت بزرگان خود مطالعه و تحقیق کنند، بسیار آرمانی و غیرعملی است. چرا که اولاً سرانهی مطالعه در ایران بسیار پایین است و ابتدا باید چارهای برای این درد اندیشید. ثانیاً اگر هم کسی اهل مطالعه باشد و فرض کنیم به سراغ کتابهایی با موضوعات متفاوت از فیلد تحصیلی و کاریش میرود، به راحتی نخواهد توانست به منابع کافی و در عین حال موثق در این زمینه دست پیدا کند. ثالثاً، باید این نکته را در نظر داشت که مردم این روزها آنقدر درگیر گذران زندگی و تامین معاش هستند که حتی اگر هم مایل باشند فرصتی برای این کار نمییابند. بنابراین تمام دانستههای خود را دربارهی چنین موضوعاتی از رسانهای مثل تلویزیون و کمتر رادیو به دست میآورند. مراسم عمومی ویژه مناسبتهای مذهبی هم رسانهی دیگری است که انتظار میرود سطح آگاهی مردم را در این زمینه بالا ببرد. اما ازاین دو رسانه به طور مثال دربارهی علی(ع) با آنهمه پیچیدگی شخصیت و عظمت روح چه میشنویم؟
اینکه علی میخواست به مسجد برود و مرغابیها سعی میکردند مانعش شوند، قلاب در کمربندش را گرفت و...
همیشه و همیشه پای هر منبری بروی از روحانی تا مداح فقط همین را بلدند که بگویند. رسانهی ملی هم که فقط یک داستان از علیمیداند و آن را برای کوچک وبزرگ در قالب نمایش و وعظ و در کلام مجری و ... به خوردت میدهد وآن هم این است که زنی که شوهرش در جنگ کشته شده بود به علی بد و بیراه میگفت اما علی در عوض برایش آردبیخت و نان پخت و کودکانش را بر دوش سوار کرد!!! خیلی که کولاک کند شعر شهریار بیچاره را میدهد دست یکی ازاین مجریهای بد صدا و بیهمه چیزش که جلوی دوربین متین و موقر و مومن و پایبند به اسلام و نظامند و پشت آن...
همین؟ یعنی واقعا هیچ چیز دیگر دربارهی علی وجود ندارد که بگویید؟ "علی" ای که آرزو میکرد مردمان راههای آسمان را از او بخواهند تا نشانشان دهد؟
اینگونه است که دین مان به کارمان نمیآید. اینگونه است که علمایمان! نگرانند که یک زن هم در کابینه نباشد چه رسد به 3 زن و در عوض در خانه نه یک زن که 3 زن و حتی بیشتر را تجویز میکنند.
از خدا بترسید واین طور دینش را با هوا و هوسهای خود نیالایید وبگذارید همین لاشهی نیمه جان اسلام که از زیر دست امویها و عباسیها و امروز هم هاشمیها و خاتمیهای آمریکازده، به دست ما رسیده، بماند شاید...
شاید روزی کسی بیاید و دردمان را درمان کند...
اما این حب، فقط از کانالهای معنوی و نامریی عالم که از لاهوت به ناسوت کشیده شده به دلهای ما راه یافته(شاید عدهای که ژست روشنفکری به خود میگیرند، نفوذ محبت انسانی را که قرنها پیش میزیسته و چندان نمیشناسیش، غیر ممکن و حتی مسخره بدانند. اما به آنها توصیه میکنم اگر دچار چنین احساسی شدند حتماً به یاد امواج مثبت ومنفیـ که تقریبا هر ده جمله یکبار در حرفهایشان تکرار میشودـ بیافتند تا زیاد تعجب نکنند!) و با شناخت دقیقی همراه نیست. این که بگوییم مردم باید برای شناخت بزرگان خود مطالعه و تحقیق کنند، بسیار آرمانی و غیرعملی است. چرا که اولاً سرانهی مطالعه در ایران بسیار پایین است و ابتدا باید چارهای برای این درد اندیشید. ثانیاً اگر هم کسی اهل مطالعه باشد و فرض کنیم به سراغ کتابهایی با موضوعات متفاوت از فیلد تحصیلی و کاریش میرود، به راحتی نخواهد توانست به منابع کافی و در عین حال موثق در این زمینه دست پیدا کند. ثالثاً، باید این نکته را در نظر داشت که مردم این روزها آنقدر درگیر گذران زندگی و تامین معاش هستند که حتی اگر هم مایل باشند فرصتی برای این کار نمییابند. بنابراین تمام دانستههای خود را دربارهی چنین موضوعاتی از رسانهای مثل تلویزیون و کمتر رادیو به دست میآورند. مراسم عمومی ویژه مناسبتهای مذهبی هم رسانهی دیگری است که انتظار میرود سطح آگاهی مردم را در این زمینه بالا ببرد. اما ازاین دو رسانه به طور مثال دربارهی علی(ع) با آنهمه پیچیدگی شخصیت و عظمت روح چه میشنویم؟
اینکه علی میخواست به مسجد برود و مرغابیها سعی میکردند مانعش شوند، قلاب در کمربندش را گرفت و...
همیشه و همیشه پای هر منبری بروی از روحانی تا مداح فقط همین را بلدند که بگویند. رسانهی ملی هم که فقط یک داستان از علیمیداند و آن را برای کوچک وبزرگ در قالب نمایش و وعظ و در کلام مجری و ... به خوردت میدهد وآن هم این است که زنی که شوهرش در جنگ کشته شده بود به علی بد و بیراه میگفت اما علی در عوض برایش آردبیخت و نان پخت و کودکانش را بر دوش سوار کرد!!! خیلی که کولاک کند شعر شهریار بیچاره را میدهد دست یکی ازاین مجریهای بد صدا و بیهمه چیزش که جلوی دوربین متین و موقر و مومن و پایبند به اسلام و نظامند و پشت آن...
همین؟ یعنی واقعا هیچ چیز دیگر دربارهی علی وجود ندارد که بگویید؟ "علی" ای که آرزو میکرد مردمان راههای آسمان را از او بخواهند تا نشانشان دهد؟
اینگونه است که دین مان به کارمان نمیآید. اینگونه است که علمایمان! نگرانند که یک زن هم در کابینه نباشد چه رسد به 3 زن و در عوض در خانه نه یک زن که 3 زن و حتی بیشتر را تجویز میکنند.
از خدا بترسید واین طور دینش را با هوا و هوسهای خود نیالایید وبگذارید همین لاشهی نیمه جان اسلام که از زیر دست امویها و عباسیها و امروز هم هاشمیها و خاتمیهای آمریکازده، به دست ما رسیده، بماند شاید...
شاید روزی کسی بیاید و دردمان را درمان کند...
۳ نظر:
متاسفانه دید مردم نسبت به دین یه دید کاملا سطحی شده که بخش عمدهای از این سطحینگری مدیون زحمات دوستان در رسانه ملیست!
به هر حال شاید قرار نیست کسی بیش از این از علی بدونه!
از پست خوبت ممنون
سلام
سطح نگری در همه چیز ناپسند بوده و هست و در دین ناپسند تر
خدا رحمت کند حضرت امام خمینی را که در اواخر عمر پر برکتش سعی در اصلاح رویه مذکور داشت
به هر حال من درک نمی کنم چطور ورود بانوان به ورزشگاه ها از مسیری جدا و در قسمتی جدا چرا خلاف شرع است
چرا ورود خانم ها در مسئولیت ها را نادرست می دانند ؛ اگر اینطور هست ، پس چرا این همه وقت و سرمایه و ... برای ارتقای تحصیلی آنان باید تلف شود
از اسامی این عزیزانی که با وزارت زنان مخالفت کردند را مطلع هستی ؟
سلام
از آیت الله مکارم بعید هست که چنین موضعی بگیرد
به هر حال با ورود یک نفر ، سد این موضوع شکست
ولی آیا مشکل اسلام ورود یا عدم ورود این افراد به جامعه هست
خدا عاقبت مان را ختم بخیر کند
ارسال یک نظر